همان طور که میدانید دیفای در سال های اخیر فعالیتش، حرکتی سرسام آور داشته است. تجزیه و تحلیل فاندامنتال یا بنیادی به دنبال تعیین ارزش کم یا زیاد یک پروتکل است، به طوری که سرمایه گذاران و بازرگانان می توانند تصمیمات بهتری در ارتباط با موقعیت های خود (پوزیشن ها) بگیرند.
اندازه گیری ارزش ذاتی دارایی های دیفای (DeFi)
امور مالی غیر متمرکز یا همان DeFi با شتاب بسیار زیادی در حال پیشروی هستند. با این وضعیت ادامه کار در دیفای نه تنها دشوار خواهد بود بلکه به شدت پیچیده می باشد. در واقع ادامه دادن پروژه های قبلی به طرزی پیچیده خواهد بود که دنبال کردن پروژه های جدید به شدت دشوار می شود.
چیزی که حتی دیفای را بیشتر به چالش می کشد نداشتن یک رویکرد استاندارد است. اما روش های مختلفی برای اندازه گیری و مقایسه پروتکل های دیفای میتواند برای تشخیص وجود داشته باشد که در ادامه با آنها آشنا خواهید شد. از آنجا که مقدار قابل توجهی از داده ها به صورت عمومی نمایش داده میشوند استفاده از این شاخص ها برای هر معامله گر یا سرمایه گذار آسان خواهد بود.
-
ارزش کل قفل شده در بازار TVL (Total Value Locked)
همانطور که از نام آن پیداست، ارزش کل قفل شده TVL مجموع کل وجوه قفل شده در یک پروتکل است، به عبارت دیگرشما می توانید TVL را تمام نقدینگی هر پروتکل در بازار نقدینگی معین دیفای در نظر بگیرید. به عنوان مثال در مورد TVL پروتکلی به نام Uniswap به میزان وجوهی که توسط ارائه دهندگان نقدینگی به پروتکل واریز می شود را می گویند.
TVL میتواند یک داده مفید باشد که به شما اطلاعاتی درباره علاقه کلی به DeFi را می دهد. همچنین می تواند در مقایسه با سهم بازار (Market Share) پروتکل های مختلف دیفای موثر باشد. این امر به طور ویژه میتواند برای افرادی که میخواهند پروژه های کم ارز دیفای را شناسایی کنند بسیار مفید باشد. آنچه که علاوه بر اینها قابل توجه است، این میباشد که چگونه TVL را میتوان در فرقه های مختلف اندازه گیری کرد. با عنوان مثال TVL قفل شده در پروژه های منشعب اتریوم با ETH و یا USD اندازه گیری میشوند.
-
نسبت قیمت به فروش (نسبت P / S)
در ارتباط با تجارت سنتی نسبت قیمت به فروش را با قیمت سهام شرکت به نسبت درآمد آن مقایسه می کنند. سپس از این نسبت برای تعیین کم ارزش بودن یا باارزش بودن یک سهام استفاده میکنند. از آنجا که اکثر پروتکل های بازار دیفای در حال درآمد زایی هستند می توان از معیار مشابهی برای آنها استفاده کرد. تنها کافی است شما سرمایه بازار پروتکل را بر درآمد آن تقسیم کنید. ایده اصلی این است که هرچه این نسبت کمتر باشد، پروتکل کم ارزش تر است.
به خاطر داشته باشید که این یک روش قطعی برای ارزیابی نیست. اما میتواند در ارائه یک ایده کلی از اینکه بازار چقدر منصفانه یک پروژه را ارزیابی میکند مفید باشد.
-
عرضه توکن در بورس ها
استراتژی دیگر عبارت است از ردیابی عرضه توکن در مبادلات ارزهای رمزپایه. وقتی فروشندگان میخواهند توکن های خود را بفروشند، این کار را معمولا در صرافی های متمرکز CEX انجام می دهند. با این اوصاف تعداد گزینه های زیادی در صرافی های غیر متمرکز DEX در دسترس کاربران است که نیازی به اعتماد به واسطه نخواهند داشت. با این حال مراکز متمرکز بستر نقدینگی بسیار قویتری دارند. به همین دلیل است که توجه به عرضه توکن در CEX بسیار مهم است.
در اینجا یک فرض ساده در مورد عرضه ارز وجود دارد. زمانی که تعداد زیادی توکن در صرافی ها وجود دارد، ممکن است نشانگر فشار فروش بیشتر باشد. از آنجا که دارندگان و نهنگ ها بودجه خود را در کیف پول خود نگه میدارند در صورتی که آن را در جای دیگری نگهداری کنند دقیقا به این معنی خواهد بود که قصد فروش آن را دارند.
تشخیص این موقعیت اصلا ساده نیست. زیرا بسیاری از تجار از دارایی خود به عنوان وثیقه ای برای شرکت در معاملات فیوچرز یا مارجین استفاده میکنند. بنابراین ارسال مقدار زیادی رمز ارز به صرافی به معنای صرفا فروشی قریب الوقوع نیست. در هر صورت دقیقا چیزی است که شما باید آن را در نظر داشته باشید.
-
تغییر در تعادل توکن در مبادلات
میدانیم که دنبال کردن توکن ها و منبع آنها میتواند بسیار مفید باشد. اما تنها دنبال کردن توازن در رمز ارزها شاید به تنهایی کافی نباشد. همچنین بررسی تغییرات اخیر در این تعادلات میتوانند بسیار مفید باشد. تغییرات زیاد در توازن رمزارزها در مبادلات اغلب نشانه مشخصی از افزایش نوسانات است.
به عنوان مثال یک سناریو را مخالف آنچه که درباره تعادل توکن مطرح کردیم در نظر بگیرید. در صورتی که منابع بزرگ در CEX از بازار خارج شوند ممکن است نشان دهنده این باشد که نهنگ ها در حال جمع کردن توکن ها می باشند.
-
تعداد آدرس های منحصر به فرد
در حالی که آدرس ها محدودیت های خود را دارند اما با افزایش آدرس هایی که یک سکه یا رمز خاص به آنها تعلق دارد، باید تراکنش های آنها را در نظر گرفت. هر چند که این معیار یک بازی میتواند باشد. برای مثال این برای یک شخص بسیار کار ساده ای است که هزاران آدرس ایجاد کند و وجوه را بین آنها تقسیم کند بنابراین تصور استفاده گسترده را ایجاد کرده است. بنابراین مانند هر معیار دیگری در بررسی بنیادی شما باید تعداد آدرس های منحصر به فرد را با سایر عوامل در کنار آن بررسی و مقایسه کنید.
-
عدم استفاده سوداگرانه
همچنان که با انواع مختلفی توکن آشنا میشوید که نویدهای روشنی به شما میدهند اما سوال اینجاست که آیا واقعا هیچ نقشی را در آینده بر عهده دارند؟ اگر هدف اصلی آنها افزایش قیمت باشد در واقع مهر تاییدی از پانزی را دارد. این در صورتی است که همچنان برای مدت طولانی ای دوام نخواهد داشت. درک اینکه یک توکن یا رمز ارز دقیقا چه کارایی دارد برای تخمین زدن ارزش واقعی آن حیاتی است. در حالتی ایده آل شما با توجه به تعداد معاملات انجام شده میتوانید ارزش را حدث بزنید.
این میتواند دشوار باشد اما در واقع یک شروع خوب برای مبادلاتی است که ممکن است در بازار متمرکز یا غیر متمرکز انجام شود یا نشود. هدف در واقع بررسی این است که استفاده از این ارز رمزپایه چه پیامدهایی دارد و آیا مردم قرار است از آن استفاده کنند یا خیر.
-
نرخ تورم
نشانه ای برای عرضه اندک! یک عرضه کوچک، هیچگاه تامین کوچک را برای همیشه تضمین نمیکند، به خصوص در حالتی که توکن های جدید به طور مداوم در حال ناپدید شدن هستند. در دارایی قابل توجهی مانند بیت کوین نرخ تورم دائما در حال کاهش است. این به این معنا نیست که همه توکن ها باید سعی کنند مانند بیت کوین شوند. در واقع تورم به اندازه اندک ویژگی بدی نیست اما این عدد نباید تصاعدی بالا برود.
در صورتی که تاجر پیشکسوتی هستید باید بدانید که بسیاری از این معیارها معمولا در تحلیل بنیادی ارزهای رمزپایه سنتی مورد استفاده قرار میگیرند. در صورتی که با آنها آشنایی ندارید حتما درباره تحلیل بنیادی بخوانید.