این امر مزایای خود را دارد، اما به طور کلی، تورم بیش از حد چیز بدی است: چرا که فردا ارزش پول شما کمتر است، پس چرا می خواهید پس انداز کنید؟ برای كنترل تورم در مواقعی كه تورم بیش از حد شود، دولتها سیاستهایی را به كار می گیرند كه هدف آنها كاهش هزینه ها است.
تورم چیست؟

در این مقاله، به بررسی علل مختلف تورم، روش های اندازه گیری آن و تأثیرات (مثبت و منفی) آن بر اقتصاد می پردازیم.
علل تورم
در یک سطح اساسی، می توان دو علت متداول تورم را توصیف کرد.
اول، افزایش سریع مقدار واقعی ارز در گردش (عرضه).
دوم، تورم می تواند به دلیل کمبود عرضه در کالای خاص که تقاضای زیادی دارد، رخ دهد. این امر می تواند باعث افزایش قیمت آن کالا شود که ممکن است در بقیه اقتصاد موج بزند. نتیجه این امر می تواند افزایش عمومی قیمت ها در تقریباً کلیه کالاها و خدمات باشد.
تورم تقاضا کششی
تورم تقاضا کششی، تورم تقاضای عمومی، متداول ترین نوع تورم است که ناشی از افزایش هزینه ها است. در این حالت، تقاضا بیش از عرضه کالاها و خدمات است. پدیده ای که باعث افزایش قیمت ها می شود.
برای توضیح این موضوع، بیایید بازاری را در نظر بگیریم که یک نانوا اجناس خود را می فروشد. او می تواند تقریباً 1000 قرص نان در هفته تولید کند. این خوب کار می کند، زیرا او هر هفته تقریبا این مقدار را می فروشد.
اما فرض کنید که تقاضای نان افزایش چشمگیری داشته باشد. شاید شرایط اقتصادی بهبود یافته باشد، به این معنی که مصرف کنندگان بیشتر باید هزینه کنند. به همین ترتیب، احتمالاً شاهد افزایش قیمت نان های نانوایی خواهیم بود.
اکنون، جدا از افزایش تقاضا برای نان، تصور کنید که بهبود اوضاع اقتصادی همچنین منجر به تقاضای بیشتر برای شیر، روغن و چندین محصول دیگر شود. این همان چیزی است که تورم تقاضای کشش را تعریف می کند. مردم هرچه بیشتر کالاهای خود را می خرند به گونه ای که تقاضا از عرضه بیشتر شود باعث افزایش قیمت ها می شود.
تورم فشار آور
بیایید از مثال قبل داستان نانوا را مرور کنیم. او کوره های جدید خود را ساخته و کارمندان دیگری را برای تولید 4000 قرص نان در هفته استخدام کرده است. در حال حاضر، عرضه تقاضا را برآورده می کند و همه خوشحال هستند. یک روز، اخبار ناخوشایند به نانوا می رسد. برداشت گندم به ویژه در این فصل بد بوده است، به این معنی که منبع کافی برای دور زدن همه نانوایی های منطقه وجود ندارد. نانوا باید هزینه بیشتری برای گندم مورد نیاز تولید نان بپردازد. با این هزینه اضافی، او نیاز به افزایش قیمت هایی دارد که شارژ می کند، حتی اگر تقاضای مصرف کننده افزایش نیافته باشد.
احتمال دیگر این است که دولت حداقل دستمزد را افزایش دهد. این به هزینه های تولید نانوا اضافه می کند، بنابراین، یک بار دیگر، او باید قیمت نان های تکمیل شده را افزایش دهد. در مقیاس بزرگ، تورم ناشی از هزینه اغلب به دلیل کمبود منابع (مانند گندم یا روغن)، افزایش مالیات دولت بر کالاها یا پایین آمدن نرخ ارز (در نتیجه واردات با هزینه بیشتر) ایجاد می شود.
تورم داخلی
تورم داخلی، نوعی تورم است که از فعالیت اقتصادی گذشته ناشی می شود. به همین ترتیب، اگر به مرور زمان ادامه داشته باشد، می تواند توسط دو شکل قبلی تورم ایجاد شود. تورم داخلی با مفاهیم انتظارات تورمی و مارپیچ قیمت دستمزد ارتباط نزدیک دارد.
اولین ایده این را توصیف می کند که پس از دوره های تورم افراد و مشاغل انتظار دارند تورم در آینده ادامه داشته باشد. اگر تورم در سال های گذشته وجود داشته باشد، کارمندان احتمالاً در مورد حقوق بالاتر مذاکره می کنند و این باعث می شود مشاغل برای محصولات و خدمات خود هزینه بیشتری دریافت کنند.
مارپیچ قیمت دستمزد، مفهومی است که گرایش تورم داخلی را برای ایجاد تورم بیشتر نشان می دهد. این ممکن است زمانی اتفاق بیفتد که کارفرمایان و کارگران نتوانند در مورد ارزش دستمزد خود به توافق برسند. در حالی که کارگران برای محافظت از ثروت خود در برابر تورم مورد انتظار دستمزد بیشتری می طلبند، کارفرمایان مجبورند هزینه های محصولات خود را افزایش دهند. این ممکن است به یک چرخه خود تقویت کننده منجر شود، جایی که کارگران در پاسخ به افزایش هزینه های کالاها و خدمات، تقاضای حقوق حتی بیشتر می کنند و این چرخه ادامه دارد.